در این نوع اختلالات شناختی و حافظه، فرد ممکن است بطور ناگهانی علائمی چون از دست دادن حافظه، تغییرات در رفتار و یا مشکلات در تکلم و حرکت را تجربه نماید.
این تغییرات معمولا زودتر از سنین ابتلا به بیماری آلزایمر در مردها و زن ها رخ می دهد. طول بیماری در افراد متفاوت است. این نوع اختلالات شناختی و حافظه که حاصل از بین رفتن سلول های مغزی است مانند بیماری آلزایمر برگشت ناپذیر است.
بر خلاف بیماری آلزایمر که بخش اعظم مغز را مختل می کند، این نوع اختلالات شناختی و حافظه شامل طیف اختلالات نادری است که بیشتر لوب های پیشانی و گیجگاهی را هدف قرار می دهد بدین معنا که بر شخصیت و رفتار فرد اثر می گذارد. در بعضی از موارد، سلول های مغزی در این قسمت ها کوچک می شوند و یا از بین می روند و در بعضی دیگر، سلول ها بزرگتر، گرد و نقره ای رنگ می گردند که به آنها اجسام پیک می گویند. بیماری پیک یکی از انواع اختلالات شناختی و حافظه لوب های پیشانی و گیجگاهی است که علائم غیر طبیعی مشخصی دارد و فعالیت های روزمره فرد را مختل می سازد. دانشمندان می گویند تقریبا دو تا پنج در صد اختلالات شناختی و حافظه، لوب های پیشانی و گیجگاهی را درگیر می نماید.
اسامی دیگری که به غیر از بیماری پیک استفاده میشوند، عبارتند از:
- اختلالات شناختی و حافظه در بیان کلام معنادار
- اختلالات شناختی و حافظه در لوب پیشانی
- زبان پریشی پیش رونده ابتدائی
- تخریب قشای اصلی
- گروه بیماریهای هم طیف پیک (مانند بیماری پیک، اختلالات درلوب های پیشانی FTD، زبان پریشی پیش رونده ابتدائی PPA، تخریب قشای اصلی CBD و فلج فوق هسته ای پیش رونده PSP)
علائم اختلالات شناختی و حافظه در لوب های پیشانی و گیجگاهی
به دلیل تخریب سلول های مغز در لوب های پیشانی و گیجگاهی، علائم اولیه بیماری بر روی رفتار و/ یا کلام (زبان) تاثیر می گذارد.
تغییرات رفتاری
ممکن است شامل انزوا و یا از دست دادن توانائی مهار رفتارو کنش های معمول بشود. ممکن است دیگر فرد تمایلی به رعایت بهداشت شخصی نداشته باشد، به آسانی حواسش پرت شود یا همان حرکت را مرتب تکرار نماید. ممکن است بیش از اندازه پرخوری کند یا بی اختیار اشیا را در دهان خود بگذارد. بعضی مواقع بی اختیاری اولین نشانه بیماری است.
دیگر تغییرات رفتاری ممکن است شامل:
- رفتار نامناسب اجتماعی مانند فحاشی، بی ادبی یا بی تدبیری
- حواس پرتی
- از دست دادن بینش نسبت به رفتار خود و دیگران (به نظرش می آید که اهمیت ندارد)
- تغییر سلیقه در انتخاب نوع غذا بی احساس
- کمبود انرژی و انگیزه
- تغییر در شخصیت مانند فرد اجتماعی ساکت تر می شود و فرد ساکت بیشتر برون گرا می شود.
دشواری در تکلم (زبان)
می تواند از کمتر صحبت کردن تا از دست رفتن کامل توانایی تکلم یعنی خاموشی را در بر بگیرد. فرد ممکن است در پیدا کردن لغات مناسب مشکل داشته باشد و ممکن است از شیوه توضیح در مورد کلمات استفاده کند تا مقصود خود را بیان نماید. تکرار آنچه دیگران گفته اند یا لکنت زبان علائم شایع بیماری می باشد. فرد ممکن است توانایی تمرکز بر رشته فکری خود را نداشته باشد یا نتواند مکالمه را برای مدتی ادامه دهد. نوشتن و خواندن نیز مختل می گردند.
در مرحله اول اختلالات شناختی و حافظه در لوب های پیشانی و گیجگاهی ، تغییرات در رفتار و یا دشواری در تکلم (زبان) می تواند جدا از هم اتفاق بیافتد. همانطور که بیماری پیشرفت می کند این دو نیز با هم تداخل پیدا می کنند. بر خلاف بیماری آلزایمر، فرد مبتلا به این نوع عارضه اغلب تا مدت ها اشراف به زمان دارد و حافظه هم حفظ می شود. در مراحل پیشرفته بیماری علائم دیگر اختلالات شناختی و حافظه مانند سر در گمی و از دست دادن حافظه بروز می کند. بتدریج، مهارت های حرکتی از دست می روند وبلع نیزمختل می گردد.
تشخیص بیماری اختلالات شناختی وحافظه در لوب های پیشانی و گیجگاهی
مهم است که این بیماری با دیگر اختلالات روانی اشتباه نشود. با ارزیابی دقیق و تشخیص افتراقی می توان به تشخیص صحیح دست یافت. با یک تست نمی توان این بیماری را تشخیص داد. پزشکان طی سلسله مراتبی علائم ویژه بیماری را مشخص می کنند. برای ارزیابی بخش های آسیب دیده مغز می توان از تست های شناختی استفاده نمود. آگاهی از پیشینه فرد مبتلا، خانواده و مراقبین ضروری است. تصویر نگاری مانند ام.ار.ای می تواند به تشخیص کمک نماید.
عوامل خطر اختلالات شناختی وحافظه در لوب های پیشانی و گیجگاهی
علت این بیماری نامشخص و در نتیجه عوامل خطر آن نیز تا بحال شناخته نشده اند. هر چند که بیشتر موارد آن ارثی نمی باشد ولی یک نوع بسیار نادردیده شده که از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد.
درمان بیماری اختلالات شناختی وحافظه در لوب های پیشانی و گیجگاهی
در حال حاضر، درمان بیماری یا حتی راه های موثری که بتواند پیشرفت بیماری را کند نماید، در دسترس نمی باشد. کولین استراس ها که معمولا در درمان بیماری آلزایمر تجویزمی شوند در درمان بیماری اختلالات شناختی وحافظه در لوب های پیشانی و گیجگاهی جواب نمی دهند زیرا بخش های دیگری از مغز آسیب دیده است. با این حال، می توان علائم را مدیریت کرد. باید آگاهی در مورد بیماری را افزایش داد تا با درک بهتری از بیماری، بتوان در مقابل رفتار های جدید فرد واکنش مناسب دا شت. افراد خانواده و مراقبین که در کنار فرد مبتلا هستند بهتر است در دوره های آموزشی شرکت نمایندو راهکار های مناسب مراقبت را فرا گیرند بجای این که بخواهند فرد مبتلا را تغییر دهند. گفتار درمان نیز می تواند جهت ایجاد ارتباط با فرد مبتلا راهکار های مناسب ارائه دهد.