گاهی اضطرابها ناشي از تغييرات داخل مغز است. گاهی نیز از احساسات واقعي مربوط به فقدان يا تنش. در افراد مبتلا، احساسات واقعي كه از عدم آگاهي فرد نسبت به مكان، يا اتفاقات پیرامونش مي باشد، مي تواند منجر به اضطراب دائم و هميشگي وي گردد. بعضي از افراد مبتلا نیز احساس مي كنند كه اغلب وظايفشان را اشتباه انجام مي دهند. به همين دليل در مورد اشتباهاتشان مضطرب هستند. به دنبال يك محيط آشنا بودن (من مي خواهم به خانه ام بروم؟) يا نگران بودن در مورد افراد گذشته (فرزندانم كجا هستند؟) مي تواند ايجاد اضطراب كند.
اطمينان بخشي، محبت و انحراف ذهن فرد مبتلا ممكن است تمام چيزي باشد كه مي توانيد انجام دهيد. دارو درماني فقط گهگاهي مي تواند اين احساسات را تخفيف دهد و تنها زماني به كار گرفته مي شود كه راه هاي ديگر مؤثر نبوده و مشکل فرد مبتلا شديد و پابرجا باشد.