- مطمئن باشيد كه نوجوانتان، ماهيت بيماري و آنچه را كه در جريان است به خوبي درك مي كند.
- در مورد آنچه كه اتفاق مي افتد با او صادق باشید. توضيحاتي كه به آرامي و ملايمت داده مي شوند كمك بسيار بزرگي خواهد كرد.
- نوجوان را در گفتگوهاي خانوادگي، گروه ها و جلساتي كه با كارشناسان بهداشتي داريد، شركت دهيد تا بهتر متوجه وقايع داخل خانواده گردد.
- هنگامي كه خسته يا عصبي نيستيد، زماني را مختص فرزندتان در نظر گيريد تا ارتباطي خوب با وي داشته باشيد و به علايق و نیازهایش گوش فرا دهيد.
- به خاطر داشته باشيد كه او زندگي اي جدا از اين بيماري و اين موقعيت دارد. سعي كنيد براي دوستان نوجوانش فضايي مجزا از فرد مبتلا، در نظر بگيريد.
- به ياد داشته باشيد كه ممكن است به خاطر تمام آنچه كه بايد با آن مواجه شويد صبرتان كمتر و آسيب پذيرتر شويد. مجددا يادآور مي شويم كه بايد زماني براي استراحت خود در نظر گيريد تا در مقابل فرزندان صبورتر گرديد.
- زماني كه فرد مبتلا، فرزندان نوجوان دارد، در واقع آنان، در زمان حساسي از زندگي، حمایت والد را از دست مي دهند. در عين حال بايد با بيماري و مشكلات پايان ناپذير آن مقابله نمايند. به علاوه احساس مي كنند والد ديگر را هم به دليل خستگي و فشار مراقبت از والد مبتلا از دست داده اند. در اين حالت تقريبا با مسئوليت هاي سنگيني مواجه هستيد. بايد كمك هاي لازم را جهت حفظ سلامت رواني و جسماني خود تدارك ببينيد تا بتوانيد به ياري فرزندانتان ادامه دهيد.
- از آنجا كه نوجوانان اغلب با يك فرد غريبه راحت ترند تا با والد، از يك خويشاوند، معلم يا روحاني تقاضا كنيد تا نقش «يك دوست خاص» را بازي نمايند.
- از گروه هاي حمايت كننده انجمن آلزايمر نيز مي توانيد كمك بگيريد.